مهارت گوش دادن يكي از مهمترين مهارتهايي است كه در موفقيت شغلي و كيفيت روابطمان با ديگران تأثير بسزايي دارد. خيلي از ما چون به اشتباه فكر ميكنيم كه يك شنوندهي سراپا گوش هستيم، هيچ وقت به صرافت يادگيري اين مهارت نيفتادهايم. خوب گوش دادن مثل فن بيان، يك مهارت آموختني است كه در ادامهي اين مقاله با اصول اوليهي آن آشنا خواهيد شد.
گوش دادن يعني توانايي دريافت و درك صحيح پيامها در فرآيند ارتباط. اين توانايي، كليد همهي ارتباطات موثر است. چنانچه به مهارت گوش دادن مسلط نباشيد، به آساني ممكن است پيامهاي ارسالي از سوي طرف مقابلتان را اشتباه برداشت كنيد. در چنين شرايطي، فرآيند ارتباط بياثر شده و به سادگي موجب نااميدي و رنجش فرستندهي پيام خواهد شد.
همانطور كه پيداست گوش دادن يكي از مهمترين مهارتهاي ارتباطي به شمار ميرود، آنقدر مهم كه بسياري از كارفرمايان برجسته براي كارمندانشان جلسات آموزش مهارت گوش دادن ترتيب ميدهند. افزايش سطح رضايت مشتريان، بهبود كارآمدي در نتيجهي اشتباهات كمتر و افزايش تبادل اطلاعات چند نمونه از مزيتهايي هستند كه در پي يادگيري مهارت گوش دادن حاصل ميشوند.
بسياري از رهبران و كارآفرينان موفق، موفقيت خود را مديون خوب گوش دادن هستند.
به اعتقاد ريچارد برانسون (Richard Branson)، مهارت گوش دادن يكي از مهمترين عوامل موفقيت شركت هواپيمايي ويرجين آتلانتيك (Virgin Atlantic) بوده است. با توجه به اينكه خوب گوش دادن از جمله مهارتهايي محسوب ميشود كه در زيربناي تمامي روابط انساني مثبت قرار دارد، پس به نفع همگي ماست كه كمي وقت بگذاريم و مهارت گوش دادن را كه عنصر سازندهي موفقيت است در خودمان پرورش دهيم.
مهارت گوش دادن - خوب گوش دادن بر روابط خانوادگي تأثير ميگذارد.
بزرگسالان به طور متوسط ۷۰ درصد اوقاتشان را درگير فرآيندهاي ارتباطي هستند كه ۴۵ درصد آن به گوش دادن، ۳۰ درصد به حرف زدن، ۱۶ درصد به مطالعه و ۹ درصد به نوشتن اختصاص مييابد. كيفيت ۴۵ درصدي كه صرف گوش دادن ميشود فقط در حوزهي كسبوكار مؤثر نيست،
بلكه بر زندگي شخصي افراد نيز تأثير گذاشته و موجب گستردهتر شدن تعداد دوستان و شبكههاي اجتماعي، ارتقاي عزت نفس و اعتماد به نفس، كسب نمرات عاليتر در دوران تحصيل و حتي تقويت سلامتي و تندرستي عمومي بدن ميشود. همچنين مطالعات نشان داده است كه حرف زدن موجب بالا رفتن فشار خون خواهد شد، در حالي كه گوش دادنِ با دقت به اُفت فشار خون ميانجامد.
گوش دادن با شنيدن يكي نيستگوش دادن با شنيدن فرق دارد.
شنيدن يعني توانايي درك صدا، حال آنكه گوش دادن نيازمند تمركز عميقتر و استفاده از ساير حواس است. براي گوش دادن نه تنها بايد به ماجرايي كه تعريف ميشود دل بدهيد، بلكه لازم است به طرز بيان، شيوهي استفاده از زبان، لحن و حركات بدن گوينده نيز دقت داشته باشيد. به عبارت ديگر، گوش دادن يعني درك همزمان پيامهاي كلامي و غيركلامي. پس فقط شنيدن كلمات گفته شده كفايت نميكند، بلكه براي گوش دادن، به چيزي بيشتر از گوشها احتياج داريد. در مجموع، مهارت خوب گوش دادن بستگي به اين دارد كه چه مقدار از حرفهاي طرف مقابلتان را شنيده و به مفهومشان آگاه هستيد. دكتر راشِل نائومي رِمِن (Rachel Naomi Remen)، ترويجدهندهي طب تلفيقي، در اين باره ميگويد:
گوش دادن اساسيترين و قدرتمندترين شيوهي برقراري ارتباط با ديگران است. فقط گوش دهيد. شايد مهمترين چيزي كه همواره به يكديگر ارزاني ميكنيم همين توجهمان باشد.
خوب گوش دادن شامل زير نظر گرفتن زبان بدن و توجه به ناهماهنگيهاي احتمالي بين پيامهاي كلامي و غيركلامي ارسال شده از سوي گوينده است. به بيان سادهتر، يك شنوندهي خوب فقط به چيزي كه گفته ميشود گوش نميدهد، بلكه به چيزهايي كه گفته نميشوند يا نصفهكاره به زبان ميآيند نيز گوش ميدهد. مثلا اگر كسي به شما گفت كه زندگي خوب و خوشي دارد، اما حين انتقال اين پيام دندانهايش را به هم فشرد يا اشك در چشمهايش حلقه زد، بدانيد كه بين پيام كلامي و غيركلامي او مغايرت وجود دارد.
۱۰ اصل خوب گوش دادنبا همهي آنچه تا به اين جاي كار گفته شد، حتما به اهميت خوب گوش دادن پي بردهايد. پس ديگر وقت آن است كه با اصول اوليهي اين مهارت بيشتر آشنا شويد.
۱. زبان به دهان بگيريدمهارت گوش دادنمارك تواين ميگويد: اگر قرار بود بيشتر از مقداري كه گوش ميدهيم حرف بزنيم، آن وقت دو زبان و يك گوش ميداشتيم.وقتي شخص ديگري در حال حرف زدن است به چيزي كه ميگويد گوش دهيد، وسط حرفش نپريد، به جاي او حرف نزنيد و اجازه بدهيد كه خودش جملاتش را تمام كند. پس خاموش بنشينيد و فقط گوش دهيد. زماني كه صحبت گوينده با شما تمام شد، آن وقت شايد لازم باشد خودتان در مورد چيزي كه گوش دادهايد حرف بزنيد و توضيح دهيد تا مطمئن شويد كه پيام طرف مقابلتان را درست متوجه شدهايد.
۲. خودتان را براي گوش دادن آماده كنيدآرام باشيد و همهي توجهتان را به گوينده اختصاص دهيد. به عبارت ديگر، تمام چيزهاي اضافهي ديگر را از ذهنتان دور بريزيد. ذهن انسان به آساني به سمت افكار ديگر پرت ميشود، مثلا اينكه «ناهار چي بايد بخورم؟ كِي بايد از اينجا برم تا به اتوبوس برسم؟ ميخواد بارون بياد؟» همهي تلاشتان را به كار بگيريد و اين قبيل افكار نامربوط را از سرتان بيرون كنيد تا بتوانيد تمام و كمال روي پيامهاي ارسالي از سوي طرف مقابلتان تمركز كنيد.
۳. گوينده را راحت بگذاريدطوري رفتار كنيد كه گوينده براي صحبت كردن احساس راحتي كند. نيازها و علائق طرف مقابلتان را هم مد نظر قرار دهيد. بد نيست گاهي سر بجنبانيد يا از حركات و كلماتي استفاده كنيد كه گوينده براي ادامهي صحبت ترغيب شود. ديگر اينكه ارتباط چشمي فراموشتان نشود، اما حواستان باشد كه خيره نشويد. خلاصه اينكه يك جوري به طرف مقابلتان نشان دهيد كه داريد گوش ميدهيد و حرفهايش را ميفهميد.
۴. حواس گوينده را پرت نكنيدفقط و فقط به چيزي كه گفته ميشود توجه كنيد. خطخطي كردن يا بازي كردن با كاغذهاي جلوي دستتان، از پنجره بيرون را ديد زدن، وَر رفتن با ناخنهاي دست و كارهاي اين شكلي را كنار بگذاريد. اين رفتارها علاوه بر اينكه موجب وقفههاي بيمورد در فرآيند ارتباط ميشوند، حواس طرف مقابلتان را پرت كرده و اين حس را به او منتقل ميكنند كه از حرفهايش خسته شدهايد و به پيامي كه سعي در انتقالش دارد بياعتنا هستيد.
۵. همدلي كنيدبهتر است ديدگاه طرف مقابلتان را بفهميد و به قضايا از ديد او نگاه كنيد. ديدگاههايي را كه از قبل براي خودتان ساختهايد كنار بگذاريد و با ذهنيت باز وارد مكالمه شويد تا بيشتر بتوانيد با گوينده ابراز همدلي كنيد. چنانچه چيزي گفته شد كه خلاف نظر شما بود، اندكي به خودتان فرصت دهيد تا بتوانيد به يك استدلال محكم در جهت اثبات مخالفتتان دست پيدا كنيد. در هر صورت به ياد داشته باشيد كه با ديدگاهها و نظرات ديگران با ذهنيت بسته مواجه نشويد.
۶. صبور باشيدگاهي ممكن است طرف مقابلتان مكث كند، شايد هم يك مكث طولاني، اما مكث كردن هميشه به اين معني نيست كه حرف گوينده تمام شده است. پس صبور باشيد و اجازه دهيد كه طرف مقابلتان با زمانبندي خودش پيش برود. گاهي اوقات طول ميكشد تا آدمها در مورد اينكه چه چيزي بگويند و چطور مطلبشان را عنوان كنند به نتيجه برسند. بنابراين هر وقت كسي مكث كرد، فورا رشتهي كلام را به دست نگيريد و سعي نكنيد كه جملهاش را با كلمات خودتان تمام كنيد.
۷. تعصبات شخصي را كنار بگذاريدبيطرف باشيد. زود نرنجيد و اجازه ندهيد كه عادات و رفتار گوينده حواستان را از اصل مطلب دور كند. توجه داشته باشيد كه هر آدمي طرز بيان خودش را دارد.
بعضيها دستپاچهتر يا خجالتيتر از ديگرانند؛ بعضيها لهجهي محلي دارند يا حركات دستشان زياده از حد است؛ بعضيها دوست دارند موقع حرف زدن قدم بزنند و بعضي ديگر هم خوششان ميآيد كه بيحركت بنشينند. پس فقط و فقط به چيزي كه گفته ميشود توجه كنيد و نگذاريد كه شيوههاي فرديِ بيان مطلب حواستان را پرت كنند.
۸. به لحن گوينده گوش دهيدحجم و لحن صدا، چيزهايي را به آنچه گفته ميشود اضافه ميكنند. يك گويندهي توانا حجم صدا و لحنش را طوري تنظيم ميكند كه از دقت شنونده كم نشود. مردم در مواقع خاص از زير و بَمي، لحن و حجم صدا براي رساندن مقصودشان كمك ميگيرند و شما ميتوانيد با توجه به اين موارد به اهميت مطلبي كه عنوان ميشود پي ببريد.
۹. به طرز فكر گوينده گوش دهيد نه فقط كلماتشبايد از حرفهاي طرف مقابلتان يك تصوير كلي برداشت كنيد، نه اطلاعات تكهتكه و پراكنده. يكي از دشوارترين قسمتهاي خوب گوش دادن همين توانايي برقراري ارتباط بين تكهپارههاي اطلاعات براي رسيدن به طرز فكر گوينده است. براي آسانتر به دست آوردن اين توانايي به توجه كافي، پرهيز از حواسپرتي و تمركز احتياج خواهيد داشت.
۱۰. منتظر نشانههاي ارتباط غيركلامي بمانيدبه اشارات و حركات بدن، حالات چهره و حركات چشمها دقت كنيد. براي خوب گوش دادن فقط به گوشهاي خود اكتفا نكنيد، بلكه از چشمهايتان هم كمك بگيريد، يعني حواستان به اطلاعات اضافهتري كه از طريق ارتباط غيركلامي منتقل ميشوند نيز باشد.
تك به تك اين اصول را در مكالمات روزمرهيتان تمرين كنيد. خوب گوش دادن مهارتي نيست كه بتوانيد در عرض يك شب بر آن مسلط شويد، چرا كه ترك عادات قديمي زمان ميبرد. پس صبور باشيد و براي تبديل شدن به يك شنوندهي سراپا گوش حسابي روي خودتان كار كنيد.