فكر نميكنم نيازي براي كالبد شكافي بحث فلسفي پول درآوردن باشد، اما يك جملهي زيبا از توني رابينز ميتواند منظور مرا بهتر برساند: «هرجا كه تمركز باشد، انرژي سرريز ميكند.»
سوا اينجاست كه اين جملهي جالب به كجاي مطلب و موضوع ما ميخورد؟ همهي ما ميدانيم هر كاري كه تا به حال انجام دادهايم از جمله بازتابها و عملكردهاي طبيعي بدن، اول در قالب يك فكر و ايده شكل گرفتهاند؛ بنابراين تفكرات ما زندگيمان را شكل ميدهند.
علي رغم خوشحال يا افسرده بودن شما، اين ماجرا براي تمام مردم جهان صدق ميكند. اين، اتفاقات و محيط اطراف ما نيست كه سبب خوشحالي يا نارحتي مان ميشود، در حقيقت دليل اين غم و شادي، واكنشهاي ما به محيط است. خراب شدن اتومبيل ميتواند براي يك نفر به معني به آخر رسيدن دنيا باشد، اما ميتواند براي فرد ديگر، فرصتي براي استفاده از وسايل نقليهي عمومي باشد. طرز نگاه اين دو، احساسات آيندهشان را رقم ميزند. پس همه چيز به نوع واكنش شما برمي گردد.
حالا بياييد دوباره به موضوع پول درآوردن برگرديم. بايد اعتراف كنم كه من هم به عنوان يك انسان، با چند مورد از باورهاي اشتباه و محدود كننده بزرگ شدهام. ايدهها و تفكراتي كه پذيرفتن يا حتي خلاصي از دست آنها برايم سخت بود. در حقيقت، بيشتر مردم هم اين باورها را دارند. فقط مشكل اينجاست كه ما با اين باورها بزرگ شدهايم و به نوعي، هستهي اصلي تربيت ما بودهاند؛ در نتيجه هيچوقت راجع به آنها سؤال نكرده يا آنها را رد نكرديم.
اما پس از گذشت اندكي زمان و سعي در تأمل منطقي راجع به آنها، متوجه ميشويم كه برخي از اين عقايد و باورها، ميتوانند در هر شرايطي ما را از زندگي، خواستهها و روياهايي كه در سر داريم و صدالبته پول، عقب دور كنند. پس تنها راه مقابله با اين باورها، شناخت آنها است.
۱. افراد ثروتمند انسانهاي حريصي هستند
يكي از بزرگترين سوءتفاهمها و تفكرات اشتباهي كه راجع به انسانهاي ثروتمند وجود دارد، اين است كه آنها انسانهاي حريصي هستند. به دليل اين كه با وجود داشتن آن همه ثروت، باز هم ثروت و پول بيشتري ميخواهند! ولي ما چگونه به اين باور رسيدهايم؟ با استفاده از فيلمهايي كه در اين زمينه ديدهايم؟ يا با ديدن كليپهايي كه در اخبار نشان داده ميشود؟
به طور سادهتر ميتوان گفت كه اين فيلمها يا كليپها، از زندگي افرادي گرفته شده كه به صورت غير اخلاقي به اين حجم از ثروت رسيدهاند. پس ما نبايد همهي انسانها را به يك چشم ببينيم. يادمان باشد كه ثروتمندان، كساني هستند كه بزرگترين و بيشترين كمكها را به مؤسسات خيريه ميكنند؛ حجم زيادي از پول خود را به افراد موردنياز ميدهند، پولهايي كه هيچكدام از مخالفانشان حتي نميتوانند فكرش را هم بكنند.
يكي ديگر از چيزهايي كه به تازگي شنيدهام، اين است كه افراد ثروتمند، ميتوانند در زندگي نوع تصميم گيري خاصي داشته باشند كه ديگران از اين توانايي محروماند. بيشتر افراد ثروتمند، انسانهايي ريسك پذير هستند كه مدام سعي در رشد و بهبود خويش دارند. پس به نظر من، به جاي قضاوتهاي نا به جا، بهتر است به آنها، به ديدِ الگوهايي براي يك زندگي فعالانه و هيجان انگيز نگاه كنيم.
۲. من در يك خانوادهي ثروتمند متولد نشدم، پس نميتوانم پولدار شوم
اين هم يكي از مشهورترين تفكراتي است كه در اين زمينه مطرح ميشود. به اين دليل كه يك نفر در خانوادهاي پولدار متولد نشده، به طور خودكار به اين فكر ميافتد كه توانايي پول درآوردن و ثروتمند شدن راندارد.
طبق باور آنها، تنها راه پولدار شدنشان، برنده شدن در قرعه كشيهاي بزرگ تلويزيوني است. به علاوه، اين موضوع تبديل به بهانهي اين دسته از افراد براي تلاش نكردن و يا ساختن ايدههاي ناب و جديد ميشود. آنها انگشت خود را به سمت افرادي كه سوار بر اتومبيلهاي گران قيمت هستند، ميگيرند و به راحتي ميگويند: «حتماً پدرشان آن را برايشان خريده است.»
باز هم ميگويم، هيچ اهميتي ندارد كه فلان شخص چگونه يك اتومبيل گران قيمت خريداري كرده است. بلكه هدف من از طرح اين مسئله اين بود كه بايد تمركزمان را از روي جوان بودن يا بي تجربه بودن رانندهي آن اتومبيل برداريم، و به اين موضوع معطوف كنيم كه «من هم ميتوانم يك روز به اين رؤيا برسم.» البته اگر روياي شما چنين چيزي باشد.
در طول عمر كوتاهم، هميشه مردم را قضاوت ميكردم و فكر ميكردم كه جامعهي جوان و ثروتمند ما، با داشتن يك پدر پولدار بر تمام مشكلاتشان فائق آمدهاند. اما با گذشت زمان، به اين نتيجه رسيدم كه بايد طرز نگاهم را به اين افراد تغيير بدهم. به جاي آن، بايد به اين فكر كنم كه اگر آنها راهي براي به دست آوردن اين حجم از پول پيدا كردهاند، پس حتماً من هم ميتوانم. اين جمله ميتواند انگيزه بخشِ من در راه رسيدن به اهدافم باشد. حالا اهدافم هر چه ميخواهند باشند.
۳. پول، آدم را خوشبخت نميكند
اين باور اشتباه مورد علاقه من است. نكتهي بامزهي اين مورد اين است كه اين جمله را هميشه از دهان افرادي ميشنويم كه آه در بساط ندارند. به علاوه، آنها مدام راجع به اين حرف ميزنند كه اگر پول داشتند چه كارهايي ميكردند، يا حاضرند براي رسيدن به پول چه كارهايي بكنند. سپس به سرعت جملات دقايق پيش خود را فراموش ميكنند و اين جمله را تكرار ميكنند كه «پول آدم را خوشبخت نميكند!»
من نميتوانم به اين جمله انتقاد بزرگي وارد كنم، و از طرفي فكر ميكنم كه پول مساوي با خوشبختي و خوشحالي نيست. به طور مثال، من كسي نيستم كه با خريد كردن خوشحال بشوم، اما عاشق اين هستم كه براي ديگران خريد كنم يا به آنها كمك كنم. مرا در حالي تصور كنيد كه روز تولد والدينم است و نميتوانم حتي برايشان يك كادوي كوچك بخرم، آن هم به اين خاطر كه پول ندارم! ميبينيد؟ پول ميتواند به صورت مستقيم يا غير مستقيم روي شادي و خوشبختي انسانها تأثير بگذارد.
هركسي با داشتن امكانات براي كمك به ديگران ميتواند آنها را خوشحال كند. متاسفانه تمام چيزها و شاديهاي اين جهان پولياند؛ و هر چقدر بيشتر بخواهيد، بايد پول بيشتري برايش بپردازيد. از طرف ديگر به خوبي از اين مسئله آگاهم كه براي كمك كردن به حجم وسيعي از اطرافيانم، بايد پول هنگفتي داشته باشم. همچنين حس ميكنم با داشتن پول، ميتوانم تلاش و انرژي و زماني كه خانوادهام براي بزرگ كردن من به كار بردهاند را جبران كنم. البته كه آن همه وقت و انرژي را نميتوان با پول جبران كرد؛ اما اگر بتوانم اندكي آسودگي خيال و آرامش برايشان بخرم، آيا فكر ميكنيد كه كار اشتباهي ميكنم؟!
پول شما را خوشبخت يا خوشحال نميكند، اما اگر نحوهي استفاده از آن را بدانيد، ميتوانيد افراد زيادي را با خريدن غذا، پناهگاه و يا پرداخت هزينه داروهاي گران قيمت خوشحال كنيد. در غير اين صورت هم ميتوانيد با خريدن كادوهاي معمولي، خواهر، برادر و دوستان خود را خوشحال كنيد.
۴. پول روح انسانها را فاسد ميكند
من كسي بودم كه بخش عمدهاي از وقتم را در يوگا ميگذرانم. در تمام طول زندگيام، به اين مسئله باور داشتم كه ثروت و كمال روحي نميتوانند در كنار يكديگر قرار بگيرند. من مصمم بودم كه انسان بايد يكي را از بين اين دو انتخاب كند. اما حالا وقتي به طرز تفكر گذشتهام فكر ميكنم، دوست دارم بلند جيغ بكشم.
اين باور اشتباه كه ثروت روح انسان را فاسد ميكند، قادر است هر نوع فرصتي را براي پول درآوردن از شما بگيرد. با شما كاري ميكند كه به حقوق ماهيانهتان راضي باشيد و به دنبال امكانات بيشتر و شرايط بهتر نباشيد. من ميدانم كه اين باور اشتباه شديداً به باورِ ثروتمندان انسانهاي حريصي هستند نزديك است؛ اما با وجود همه اينها، باز هم دوست دارم به همراه يكديگر، نگاه جداگانهاي به اين باور بيندازيم.
من هميشه داستانهايي از مردم ميشنوم راجع به اين كه افراد ثروتمند ابتدا به دنبال پول بودهاند، پس از مدتي به دنبال پول بيشتر و باز هم پول بيشتر ميروند و پس از مدتي ديگر به هيچ چيزي به جز پول درآوردن فكر نميكنند. همچنين در اين باره هم ميشنوم كه مردم ميگويند كم پول درآوردن، بهتر از زياد پول درآوردن است!
خب، من به اين مسئله باور دارم كه يك انسان فقير ميتواند در درون خود ثروتمند باشد؛ همان طور كه يك انسان ثروتمند با چشم و دل سير نبودن ميتواند در درونش به شدت فقير باشد. همان طور كه قبلاً هم به اين مسئله اشاره كردم، همه چيز به نوع واكنش و ديدگاه ما انسانها وابسته است. شما ميتوانيد درآمدي ميليوني داشته باشيد، اما باز هم مدام به اين فكر كنيد كه مبادا همه داراييهاي خود را از دست بدهيد.
در بخش ديگر ماجرا، چرا ثروت بايد روح انسان را فاسد كند؟ شما نميتوانيد مذهبي باشيد، مديتيشن كنيد، به كمالات روحي برسيد، مهربان، دوست داشتني و بخشنده باشيد و در عين حال پولدار هم باشيد؟ از آنجايي كه شما امكانات و بستر بيشتري داريد، اتفاقاً به راحتي ميتوانيد دوست داشتني و مهربان باشيد و اسباب آرامش و آسايش خودتان و ديگران را فراهم كنيد.
من افراد ثروتمند زيادي را تحت نظر داشتهام. آنها با داشتن پول زياد، ميتوانند ريسكهاي بزرگتر بكنند و در نتيجه پول بيشتري به دست ميآورند. آنها عاشق كارشان هستند و به دنبال علاقه و استعدادشان رفتهاند. اين دليل ثروتمند بودنشان است، نه حريص بودن يا فساد روحي!
۵. ثروتمند شدن براي ساختن جهاني بهتر
هروقت كه با دوستانم راجع به ثروتمند شدن حرف ميزنيم، بحث به سمت حوصله سربري ميرود. آنها ديدِ كهنه و سياه و سفيدي نسبت به پولدار شدن دارند. مدام به ماشين و خانه فكر ميكنند. در واقع همين باور باعث ميشود فكر كنيد كه تمام ثروتمندان افراد افسردهاي هستند.
براي اينكه بتوانيد ثروت را به يك هدف ارزشمند تغيير دهيد، بايد آن را با اهداف و ارزشهاي جهاني پيوند بزنيد. مثلاً ساختن مدرسه و بيمارستان در مناطق محروم. خانه سازي براي آوارگان. تأمين بودجهي يك تيم تحقيقاتي براي رفع يك ويروس هولناك و مواردي از اين قبيل، چيزهايي هستند كه پولدار شدن را ارزشمند ميكنند، نه خانه و ماشين داشتن!
۶. پولدار شدن سخت است
البته به نظر من هم اصلاً ساده نيست. لااقل سادهتر از هشت ساعت كار مداوم و شغلي كه از آن متنفريد نميباشد. در سمت ديگر ماجرا، اگر كاري كه دوست داشته باشيد را با افرادي كه دوست داريد انجام دهيد، اصلاً احساس خستگي نخواهيد كرد. اين چنين است كه انگيزهاي براي درآوردن پول بيشتر و كمك كردن به ديگران خواهيد داشت. همان طور كه قبلاً هم اشاره كردم، همه چيز به نوع نگاه و واكنش شما نسبت به اتفاقات اطرافتان باز ميگردد.
نتيجه گيري
خيلي زياد شنيدهام كه مردم ميگويند پول خود انرژي است، كه مطمئن نيستم چه اين عبارت چه معنايي ميدهد. حالا متوجه شدهام كه تمام پروسهي پول درآوردن مربوط به داشتن خود پول نيست، بلكه بيشتر مربوط به نوع نگاه شما به مسائل است. اگر شما راجع به دليل پولدار شدنتان اعتماد به نفس داشته باشيد، اگر ياد گرفته باشيد كه به پولدار شدن به عنوان يك راه كاربردي و كمك كننده براي جهان نگاه كنيد، اگر تصميم داشته باشيد كه از پولتان استفاده كرده و جلوي اتفاقات اشتباه و بد را بگيريد، پس حتماً متوجه ميشويد كه پول درآوردن، بخشي از زندگي شما و وسيلهاي براي رسيدن به اهدافتان است.
اما اگر مدام ديگران را قضاوت كنيد و به دنبال بهانههايي براي كثيف و شيطاني جلوه دادن پول باشيد، هيچ گاه نميتوانيد درآمدي بيشتر از حقوق عادي ماهانهتان داشته باشيد. پس وقت آن رسيده كه با اين دسته از باورهاي اشتباه و محدود كننده خود خداحافظي كنيد تا شما هم بتوانيد به پول و ثروت برسيد.
منبع: lifehack